سلام عزیز مهربون اجازه هست بشم فدات...؟ اجازه هست تو شعر من اثر بذاره خندهات...؟ شب که میاد یواش یواش با چشمک ستاره هاش اجازه هست از آسمون ستاره کش برم برات..؟ اجازه هست بیای پیشم یه کم بگم دوست دارم؟ تو هم بگی دوسم داری بارون بشم دل ببارم بریم تو باغ اطلسی بی رنج و درد بی کسی بهت بگم اجازه هست گل روی موهات بذارم اجازه هست خیال کنم تا آخرش مال منی..؟ خیال کنم دل منو با رفتنت نمی شکنی.
عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت بی آن که بگویم در دل خواهم گفت بی هیچ کلامی گوش خواهم داد بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آن که حس کنی در تو ذوب خواهم شد بی هیچ حرارتی : کنار آشیانه ی تو آشیانه میکنم فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم کسی سوال می کند به خاطره چه زنده ای ومن برای زندگی تورا بهانه می کنم...