دفترم را باز کردم تا بنویسم از نگاه همیشه منتظرم از چشمان بارانیم ازبوسه های نشکفته ام بنو یسم برایت از ترسم ترس از بی تو ماندن وبی تو رفتن بی تو گفتن وبی تو خواندن بنویسم برایت از نغمه های شبانه غم در گنج عزلت تنهایی ام بنویسم برایت از معنای زندگی از اینکه من زندگی را در کنار تو بودن معنا می کنم زندگی را برای تو سرودن معنا می کنم من زندگی را در خروش چشمان نیلگونت معنا می کنم من زندگی را در آغوش تو بودن معنا می کنم معنای زندگی معنای بوسه های آتشین عشق است
بازهم شب شدوتنهایی ودیدارسکوت
خیمه زد کنج دلم سایه دیوار سکوت
توی ساحل روی شن ها یه نفر نشست تنها
عاشقی با چشم گریون چشم هاشو بسته به دنیا
نگاهش پر از گلایه به افق به بی نهایت
چشماش از غصه میباره داره یک دنیا شکایت
تو چشماش حلقه اشک تو نگا ش یه دنیا رویا
نشسته چشم به راهش تا بیاد عشقش ز دریا
عاشقی که تنها باشه توی دنیا نمی مونه
دله عاشق و شکستن شده کاره این زمونه
نگو داشتن یه خواب نگو عاشقی سراب
نگو عاشقی خیال نگو آخرش زوال
نمیگم دل تو سنگ دل من ولی چه تنگه
دل من برای عشقت داره با همه می جنگه
نشکنی یه وقتی قلبم نشونی رو گونم شبنم
نذاری بی تو بمیرم برسه زمان مرگم
تک ستاره منی تو توی هفتا آسمونم
مگه میشه بی تو باشم میدونم نه
نمیتونم که بمونم نمیتونم بمونم ......