خدایا بس است دیگر

همیشه من در حال جان کندن برای دل‌کندن بوده‌ام همیشه باید از یک جایی یک کسی، یک چیزی دل بکنم همیشه هم که دل‌کندن مثل مردن سخت است و درد‌ناک هر بار از یه جایی یا یه کسی یا یه چیزی دل می‌کنم، باز خودم را وسط یک موقعیتی می‌یابم که باید دل‌بکنم انگار قرار نیست این زنجیره‌ی شکستن‌ها و دل‌کندن‌های من تمام شود انگار همیشه در جای غلط بوده‌ام درجایی که نباید باشم مثل یک تکه‌ی پازل که همه‌اش جاهای نامناسب چپانده شود و بعد جای مناسبش هم معلوم نباشد دلم خیلی می‌خواد فریاد بزنم، خدایا بس است دیگر! بگذار آرام بگیرم

متولدین اردیبهشت

تولد همه ی شما اردیبهشتیها مبارک بخصوص عزیز خودم.

منو ببخش

سلام عزیزم ببخش اگه ناراحتت کردم